عزیزان من! در درون خودتان صحنهاى از ارتباط با خداى متعال بیارایید. این چیزى است که در زندگى شخصى، در زندگى سیاسى، در ادارهى کشور، در دم مرگ، در عرصهى محضر پروردگار، در یوم الشّهود، در لقاء با اولیاءاللَّه و انشاءاللَّه در بهشت برین پروردگار به کار شما خواهد آمد.
رابطهتان را با خداى متعال محکم کنید؛ حرف بزنید و از او بخواهید. مخلصانه و صادقانه با او پیمان ببندید و به آن پیمان متعهّد بمانید. شما جوانید. حیف است که این دلهاى پاک و نورانى و روحهاى آماده، به چیزى غیر از یاد خدا و محبّت پروردگار آلوده شود.
دنیا را فقط ابزار بدانید. مال دنیا و امکانات آن و خانه و زندگى ابزار است و لیاقت دل بستن ندارد. لایق دل بستن فقط ذات مقدّس پروردگار و کسانى هستند که در حوزهى محبّت اویند: «اسئلکَ حُبَّکَ و حُبَّ مَنْ یُحِبُّک وَ حُبَّ کُلّ عَمَلٍ یوصِلُنى اِلى قُربک» این گوهر را رها نکنید.
این آن چیزى است که فقط شما دارید. جوانان مسلمان در هر جاى دنیا اگر این گوهر را داشته باشند، راه موفقّیت برایشان باز است. این آن چیزى است که مردى مثل امام بزرگوار را از دوران جوانى تا سن نود سالگى در صراط مستقیم الهى حفظ کرد و با این همه تغییرات که در دنیاى پیرامون کسى به وجود مىآید، راهش عوض نشد.
این انسان از خطّ مستقیم خود هیچ تخطّى نکرد. این به برکت همان رابطه است: «صراط الذین أنعمت علیهم». این نعمت به برکت ارتباط با خدا
به دست مىآید. 1374/06/29
برچسبها: قرآن و تفسیر, فصل الخطاب